رابطه شیوه های فرزند پروری والدین، سبک شناختی با خلاقیت دانشجویان

سعید کریم نژاد نیارق

چکیده


مقدمه و هدف: پژوهش حاضر به بررسي رابطه بين  شيوه‌هاي فرزندپروري والدين، سبك‌شناختي (استقلال-وابستگي ميداني) با خلاقيت مي‌پردازد.

 

مواد و روش ها: اين پژوهش از نوع همبستگی و بر روي 219 نفر از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر طوسی انجام شد (120 نفر دختر، 99 نفر پسر). جهت جمع‌آوري داده‌ها از پرسشنامه شيوه‌هاي فرزندپروري، آزمون سنجش خلاقيت تصويري  و آزمون اشكال نهفته گروهي  استفاده شد. جهت بررسي رابطه و ميزان پيش‌كنندگي متغيرهاي فوق از روش رگرسيون گام به گام و جهت مقايسه دختران و پسران در متغيرهاي پژوهش از تحليل واريانس چند متغيري و آزمون تی مستقل استفاده شد.

 

یافته ها: نتايج  نشان داد تنها متغيرهاي شيوه فرزندپروري اقتدار منطقي و سبك‌شناختي با خلاقيت در سطح 01/0P< معني‌دار بودند. اين دو متغير مجموعاً 6/15 درصد از كل واريانس خلاقيت را پيش‌بيني کردند. متغيرهاي جنس، شيوه‌هاي فرزندپروري سهل‌گير و استبدادي چون نمي‌توانستند خلاقيت را پيش‌بيني نمايند از مدل رگرسيون حذف شدند. همچنين شاخص كلي خلاقيت و مولفه‌هاي بسط، سيالي و انعطاف‌‌پذيري و سبك‌شناختي دختران و پسران تفاوت معني‌داري نداشت و تنها در مولفه‌ ابتكار، پسران بهتر از دختران عمل كرده بودند(012/0=P). در مولفه ابتکار، ميانگين نمره پسران (17/14) از ميانگين دختران (52/12) بيشتر بوده و اين تفاوت معني‌دار بود. شيوه فرزندپروري والدين نيز در ارتباط با پسران سهل‌گيرتر از دختران بود(044/0=P).

 

نتیجه گیری: والدين باید با ايجاد فضايي پذيرا در خانواده و همفكري و همكاري با اولياء مدارس در جهت رشد شكوفايي خلاقيت فرزندان اهتمام ورزند و شيوه فرزندپروري را به عنوان يكي از عوامل مؤثر در بروز خلاقيت كودكان مد نظر داشته باشند.

 

واژهای كليدی: خلاقيت، شيوه فرزندپروري، سبك‌شناختي، دانشجویان


تمام متن: PDF

ارجاعات

  • در حال حاضر ارجاعی نیست.